پیشبینی باورهای یادگیری بر اساس نظریه ذهن و فرسودگی تحصیلی
کلمات کلیدی:
باورهای یادگیری, نظریه ذهن, فرسودگی تحصیلیچکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نظریه ذهن و فرسودگی تحصیلی در پیشبینی باورهای یادگیری در میان دانشآموزان مقطع متوسطه دوم بود.
مواد و روش: این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی جاری بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 400 نفر از آنها بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای یادگیری شوئمر، مقیاس نظریه ذهن هاچینز و مقیاس فرسودگی تحصیلی ماسلاچ بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-27 و روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین نظریه ذهن و باورهای یادگیری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (r = 0.56, p < 0.01) و بین فرسودگی تحصیلی و باورهای یادگیری رابطه منفی و معنادار مشاهده شد (r = -0.48, p < 0.01). تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هر دو متغیر توان پیشبینی باورهای یادگیری را دارند (R² adj = 0.37, F = 120.54, p < 0.001)، بهطوریکه نظریه ذهن (β = 0.49) تأثیر مثبت و فرسودگی تحصیلی (β = -0.38) تأثیر منفی دارد.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش تأکید دارند که باورهای یادگیری تحت تأثیر ترکیبی از عوامل شناختی و هیجانی قرار دارد. درک حالات ذهنی خود و دیگران نقش مهمی در ارتقاء نگرشهای یادگیرنده دارد، درحالیکه فرسودگی تحصیلی با تضعیف انگیزه و خودکارآمدی، باعث کاهش کیفیت باورهای یادگیری میشود.