تجزیه و تحلیل معنای زندگی در افراد مبتلا به اختلالات خلقی: یک مطالعه کیفی
کلمات کلیدی:
اختلالات خلقی, معنای زندگی, افسردگی عمده, اختلال دوقطبی, راهبردهای مقابلهای, حمایت اجتماعی, معنویتچکیده
هدف: هدف این مطالعه تجزیه و تحلیل معنای زندگی در افراد مبتلا به اختلالات خلقی (افسردگی عمده و اختلال دوقطبی) از طریق روش تحقیق کیفی است.
روشها و مواد: این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. نمونهگیری بهصورت هدفمند از 22 نفر (12 زن و 10 مرد) مبتلا به اختلالات خلقی در تهران صورت گرفت. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Nvivo و تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. شرکتکنندگان در سنین 18 تا 60 سال قرار داشتند و از نظر شدت اختلالات خلقی در شرایط مختلفی بودند.
یافتهها: تحلیل دادهها منجر به شناسایی سه تم اصلی شد: معنای زندگی، تأثیر اختلالات خلقی بر معنای زندگی، و راهبردهای مقابلهای. شرکتکنندگان بهویژه به موضوعات «هدف زندگی»، «تفکر وجودی»، و «ارتباطات اجتماعی» در رابطه با معنای زندگی اشاره کردند. همچنین، اختلالات خلقی تأثیرات منفی عمیقی بر احساس بیمعنایی و بحرانهای وجودی داشتند. در میان راهبردهای مقابلهای، حمایت اجتماعی و معنویت بهعنوان ابزارهای مؤثر برای بازسازی معنای زندگی معرفی شدند.
نتیجهگیری: اختلالات خلقی میتوانند تأثیرات جدی بر معنای زندگی افراد داشته باشند. استفاده از راهبردهای مقابلهای مانند حمایت اجتماعی و معنویت میتواند به این افراد در بازیابی احساس معنا و هدف کمک کند. بنابراین، مداخلات درمانی باید بر این ابعاد تأکید داشته باشند تا به بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان افراد مبتلا به اختلالات خلقی کمک کنند.