شناسایی تجربیات افراد در حل مسائل چندمرحله‌ای

چکیده

هدف: هدف از این تحقیق شناسایی تجربیات افراد در حل مسائل چندمرحله‌ای و بررسی تعاملات شناختی، هیجانی و استراتژیک آن‌ها در این فرآیند است.

روش‌ها و مواد: این تحقیق از نوع کیفی است که از مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده کرده است. جامعه مورد مطالعه شامل ۱۹ نفر از ساکنان تهران بود که به‌طور هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Nvivo و روش کدگذاری باز صورت گرفت و اشباع نظری به‌عنوان معیار انتخاب تعداد نمونه‌ها در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که شرکت‌کنندگان در این تحقیق عمدتاً از فرآیندهای شناختی مانند تجزیه و تحلیل اطلاعات، یادآوری تجربیات گذشته، و استدلال منطقی برای حل مسائل پیچیده استفاده کردند. همچنین، احساس اضطراب و استرس در مواجهه با مشکلات پیچیده، همراه با انگیزش و نگرش مثبت، تأثیر زیادی بر عملکرد آن‌ها داشت. از نظر استراتژی‌های حل مسئله، استفاده از روش‌های ساختاریافته و انعطاف‌پذیر مورد تأکید قرار گرفت.

نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که حل مسائل پیچیده نیازمند ترکیب مؤثر مهارت‌های شناختی، هیجانی و استراتژیک است. همچنین، استفاده از استراتژی‌های ساختاریافته، مدیریت هیجانات و حفظ انگیزه می‌تواند به بهبود عملکرد در مواجهه با مسائل چندمرحله‌ای کمک کند.